در سه دهه گذشته خاورمیانه، آفریقا، آسیای شرقی و مرکزی، امریکای لاتین و حتی اروپا از آثار مستقیم و غیر مستقیم فرهنگ انقلاب اسلامی گریزان نبودند. ژئوکالچر انقلاب اسلامی به دلیل آرمان های انسانی خویش، راه خود را می گشاید و در قلب های حق طلبان، آزادیخواهان و عدالت دوستان جهان لانه می کند. هنوز سه دهه برای برآورد نفوذ ژئوکالچرانقلاب اسلامی زمان اندکی است. با وجود این، احساسات احیا گرانه ناشی از انقلاب اسلامی مستقیم و غیر مستقیم جهان را تحت تأثیرمعنوی خود قرار داده است. ژئوکالچر انقلاب اسلامی چیزی فراتر از این معنویت نیست.
انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی(س)برای خیلی ها منبع الهام است. اگرچه دشمنان این انقلاب تلاش می کنند که این الهام بخشی را نمادی از مداخله ایران در امور این کشورها نشان دهند، اما حماسه ای که مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین علیه تجاوزات ضد انسانی رژیم حقیر صهیونیستی در جنگ 33 روزه و 22 روزه به وجود آورد گویاتر از آن بود که بتوان با عادی سازی این حماسه در حد مداخلات ایران در لبنان و فلسطین، دستاوردهای آن را نادیده گرفت و از چشم ملت ها پنهان نگه داشت.
به راه افتادن جنبش های مردمی در جهان در حمایت از غزه و محکوم کردن رژیم کودک کش اسرائیل چیزی نبود که از چشم نگران انسان های حقیقت جو در جهان پنهان بماند.آنچه رجب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در«اجلاس داووس»انجام داد، نه آخرین حرکت، بلکه آغاز این نهضت عظیم در بسط ژئوکالچر انقلاب اسلامی است. ارزیابی بازتاب این حرکت در مقایسه با استقبالی که مردم مسلمان ترکیه و سایر مسلمانان از اقدام رجب اردوغان کردند، می تواند برای جهان اسلام و عدالتخواهان و آزادی طلبان در سطح بین المللی معنای عمیقی داشته باشد.چنین ارزیابی و برآوردی رسالت اساسی متفکران حوزه انقلاب اسلامی است.
این درست است که کاربرد صدور انقلاب بر خلاف اصطلاحاتی چون مداخله، تجاوز و دفاع از خود، در نوشته های مربوط به روابط بین المللی معمولا دیده نمی شود،(1)اما وجوه متفاوت آن را می توان در تمامی انقلاب های دنیای مدرن دید.
بارزترین وجه کاربرد این اصطلاح که خیلی به حافظه تاریخی جهان نزدیک است، سند استراتژی ملی امریکا برای عراق است.
آنچه در این سند فی البداهه جلب توجه می کند این است که یک کشور واقع در امریکای مرکزی، براساس کدام منطق، اصول و قوانین امور بین الملل در گوشه دیگری از جهان می تواند سند استراتژی ملی خود را برای ملتی دیگر ترسیم کند و با اشغال این کشور و کشتن
زنان وکودکان حافظ منافع خود باشد!؟
وجه نظر کشورهایی مثل امریکا در بسط ژئوپلتیک امریکایی صدور دموکراسی و روی کار آوردن هواداران غرب است. آموزه های امام خمینی و آرمان های انقلاب اسلامی به ما یاد می دهد که اهداف ژئوپلتیکی دقیقا در تضاد با ژئوکالچر قرار دارد.
امام معتقد بود که در ژئوپتیک(بسط جغرافیایی سیاست)زور، تجاوز، سلطه، اشغال و کشتار مردم، یک اصل تاریخی است. همان طوری که در قرن گذشته مفهوم استعمار زاده این ایده بودم. در حالی که در ژئوکالچر، گفتگو، مفاهمه، دعوت، تبلیغ، ایستادگی در مقابل تجاوز و سلطه و اجازه دادن به دیگران برای زدن حرف های خود، مهم ترین ابزار است.
مایی که می خواهیم اسلام در همه جا باشد و می خواهیم اسلام صادر بشود، ما که نمی گوییم که می خواهیم با سرنیزه صادر بکنیم، ما می خواهیم با دعوت به همه جا اسلام را صادر کنیم. ما می خواهیم یک الگویی از اسلام در عالم(ولو یک الگوی ناقص باشد)نشان بدهیم که همه عقلای عالم غیر از آنهایی که جنایتکاران بالذات هستند، همه ملت ها مظلوم بفهمند که اسلام چی آورده و می خواهد چه بکند در دنیا.(2)
ما که می گوییم اسلام را ما می خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر، یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه می توانیم. اما آنکه می توانیم این است که به وسیله دستگاه هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما به وسیله مطبوعات به وسیله گروه هایی که در خارج می روند اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم.(3)
ما از اول گفتیم می خواهیم انقلابمان را صادر کنیم.صدور انقلاب به لشگرکشی نیست بلکه می خواهیم حرفمان را به دنیا برسانیم.(4)
بنابراین، آنهایی که ساده لوحانه تلاش می کنند مفهوم صدورانقلاب را در ژئوپلتیک نشان دهند و برای شروع آن زمان خاصی مثل برکناری بنی صدر را تعیین کنند، نشان می دهند که از اساس تمایل دارند غرب باورانه از مفهوم صدور انقلاب و ژئوکالچر انقلاب اسلامی ارائه دهند.
آنچه امام خمینی در نظریه صدور انقلاب مطرح کردند و آنچه از مفهوم ژئوکالچر انقلاب اسلامی می توان فهمید، این است که وجه تاریخی این دیدگاه پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی ظاهر شده است. مهم ترین وجوه تظاهر این مفهوم که اهمیت ویژه ای دارد و همان چیزی بود که امام پیش بینی کرد، استفاده بیشتر و مؤثرتر مستضعفان و مظلومان جهان از آن چیزی است که می توان آن را «مقاومت فرهنگی و مقابله فرهنگی»نامید. امام بشارت فرارسیدن چنین روزهایی را داده بود.
باید تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون برای اعلای کلمه الله ایستاده ایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی و نه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه ریزی خواهیم نمود.(5)
اکنون مقاومت و مقابله فرهنگی مضمون ثابتی است که ارزش ها و اشکال خود را در برابر فرهنگ تهاجمی غرب به نمایش گذاشته است.ملت های زیادی در جهان به طور تعمدی در پی خروج از سیطره نظام های کنترل فرهنگ هستند. این پایداری فرهنگی مردم تنها امتیازی است که فضا را برای بسط ژئوکالچر انقلاب اسلامی فراهم می سازد. زمانی همه اطلاعات به شکل فشرده تنها از طریق بنگاه های کنترل شده در نظام سرمایه داری غرب در شبکه های ملی و محلی تزریق می شد، اما امروزه با توسعه فناوری های اطلاعاتی دیگر به سختی می توان این اخبار را از طریق نظام های سلطه بر فرهنگ، کنترل و هدایت کرد. امروز به راحتی می توان دور از دسترس نیروهای سلطه طلب بر فرهنگ، با جهان گفتگو کرد و صدای حق طلبی را به گوش
همه رسانید. آنچه در تهاجم رژیم حقیر اسرائیل به غزه اتفاق افتاد و وفاق جهانی در محکومیت این رژیم، نشان می دهد که بر خلاف ادعاهای سرکوبگران ملت ها، تغذیه اخبار در جهان مطلقا در دست آنها نیست.
اگر می خواهیم ژئوکالچر انقلاب اسلامی را بسط دهیم باید مقاومت ها و مقابله های فرهنگی را در سطح جهان به شکل سازمان یافته منعکس سازیم. آگاهی ملت ها و تقویت مقاومت فرهنگی بخشی از استراتژی ژئوکالچر انقلاب اسلامی است. باید این مقاومت ها برنامه ریزی شود. برنامه ریزی مقاومت فرهنگی مانند برنامه ریزی های مقاومت سیاسی باید به اسلحه قدرتمندی برای تغییر معادلات سلطه جهانی تبدیل شود.مقاومت فرهنگی در جهان باید بخشی جدایی ناپذیر از مقاومت سیاسی شود. امام خمینی استراتژی این مقاومت را به خوبی برای ما ترسیم نموده است.
ما هر چه فریاد بزنیم که ما اسلامی هستیم و جمهوری اسلامی هستیم، لکن وقتی ببینند ما را در عمل، غیر او هستیم از ما باور نمی کنند. وقتی می توانند باور کنند از ما که مایی که می گوییم جمهوری اسلامی هستیم، عملمان هم آن طور باشد. عمل طاغوتی نباشد... قول، قول اسلامی، عمل اسلامی باشد و خود رفتار اسلامی باشد، گفتار اسلامی باشد تا صادر بشود این جمهوری اسلامی در سایر کشورها. صدور با سرنیزه، صدور نیست. صدور با زور، صدور نیست. صدور آن وقتی است که اسلام، حقایق اسلام، اخلاق اسلامی، اخلاق انسانی، در اینجاها رشد پیدا بکند و شما موظف به این معنا هستید و باید این کار را انجام بدهید.(6)

پی‌نوشت‌ها:
 

1.روح الله رمضانی، صدور انقلاب ایران: سیاست، اهداف و وسایل (اسپوزیتو، همان، ص 55).
2.صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینی، ص 35 و 36.
3.همان، ص 36.
4.همان، ص 37.
5.همان، ص 18.
6.همان، ص 42.
 

منبع: نشریه 15 خرداد، شماره 18.